نکاتی برای حرفه ای شدن در معاملات بورس

بررسی مهمترین نکات برای مبدل شدن شما به یک معاملگر حرفه ای در بازار بورس

امروزه همه به دنبال دستیابی به سود بالا از طریق بورس هستند پس برای اینکار میبایست شما یک معاملگر حرفه ای در بورس باشید برای سودآوری قابل توجه در بورس، یادگیری فنون معامله گری و صد البته پایبند بودن به آنها الزامی است، برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید. و در کمترین مدت زمان ممکن به یک معاملگر حرفه ای مبدل شوید. خب باید بگوییم که در این مقاله قصد داریم به چند نکته مهم برای حرفه ای در بازار بورس اشاره کنیم پس با ما همراه باشید.
۱ – آشنایی کامل با بازار بورس: منظور از این گزینه تنها آشنایی با محیط بازار بورس نمی باشد، بلکه شخص تازه وارد باید با تمامی موارد و مفاهیم، قوانین، اصطلاحات رایج در بورس آشناییت نسبی داشته باشد. معاملگران تازه وارد راهی جز مطالعه و تلاش برای افزایش سواد خود در حوزههای مختلف مرتبط با ارزشگذاری سهام و شناخت کلی مفاهیم ندارند. شاید بتوان گفت مرجع جامعی که بتواند در معاملهگری به یک سرمایهگذار کمک کند وجود نداشته باشد. اما در عین حال میتواند با تلاش برای یادگیری امکان کسب سود را برای یک معاملهگر تازه وارد فراهم کند. این افراد اگر بهدنبال راهی با ریسک حداقل هستند باید با به صندوقهای سرمایهگذاری مراجعه کنند تا با مشاوره با متخصصان بهترین راه را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند. اما اگر آماده پذیرش ریسک هستند باید نگاه موجسواری را تغییر دهند و به جای تصورات سادهانگارانه، مراحل یادگیری تا کسب سود پایدار را پلهپله طی کنند.
۲ – همسویی با وضعیت بازار: این اصل را همیشه به خاطر داشته باشید که معاملهگری در هر روز بستگی به مواردی از قبیل قمیت دلار، مذاکرات جهانی و … دارد. شاید بگویید منظور از همسویی چیست؟ خب منظور این است وقتی شرایط یک سهم در بازار بورس نامناسب است باید سریعا اقدام به فروش آن سهم کنید و بلعکس، به طور کلی می توانیم بگوییم که باید بدانید که بهترین زمان برای خرید و فروش سهام در بورس چه موقعی است. باید بدانید که وضعیت بورس هر روز در حال صعود و نزول می باشد پس باید مدیریت ریسک داشته باشید، اگر با کارایی مدیریت ریسک آشنایی ندارید مقاله دلیل وجود مدیریت ریسک معاملات چیست؟ و چگونه آن را انجام دهیم را مطالعه کنید. برای حرفه ای شدن در بورس باید با انواع تحلیل های در بازار سرمایه آشنا باشید زیرا شما در هر لحظه باید وضعیت بازار را بررسی و تحلیل کنید. دو نوع از متداول ترین تحلیل ها: تحلیل تکنیکال و بنیادی می باشد. اگر با این دو تحلیل آشنا نیستید به شما توصیه می کنیم مقاله بررسی تحلیل تکنیکال و بنیادی را مطالعه کنید.
۳ – میزان نقدینگی سهم: ابتدا شاید برای تازه کاران جای سوال باشد که نقدینگی چیست؟ میزان توان شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود یا عمل به تعهدات کوتاه مدت را نشان میدهد. نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد. اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید، پیشنهاد می کنیم مقاله نسبت نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟ را مطالعه کنید. پس همواره به خاطر داشته باشید که بررسی نقدینگی یکی از مهمترین گزینه ها می باشد.
۴ – پیش بینی وضعیت بازار تا یک هفته آتی: پیش بینی قیمت تا یک هفته آتی از واجبات در زمینه معاملگر حرفه ای می باشد. در تحلیل وضعیت آتی بازار تحت هیچ شرایطی علایق و احساسات خود را وارد نکنید بلکه همواره بی طرفانه و عقلانی براساس وضعیت جاری کشور به بررسی بپردازید.
۵ – بررسی میزان کارمزد کارگزار: کارگزار ناظر در بورس کیست و چگونه می توان آن را تغییر داد؟ بررسی میزان کارمزد دریافتی کارگزار در هر معامله بسیار مهم می باشد.
۶ – داشتن ذهنی آرام: اگر معامله گر با یک ذهنی آرام به معامله بپردازد قطعا بسیار موفق خواهد بود، زیرا با کنترل استرس و نگرانی خود می توانید با دقت و تمرکز بیشتری یک سهم را پیش از معامله تحلیل کند و سپس اقدام به خرید و یا فروش نماید.
۷ – به قیمت ها توجه نکنید: ابزارهای تکنیکال راهی برای بررسی سابقه قیمتی یک سهم است. بعضی از معاملهگران با توجه به مسیر دشواری که در پلههای بعدی ارتقای معاملهگری در پیش دارند در قیمت غرق میشوند و عنوان میکنند که قیمت تمام آنچیزی را که باید در خود نهفته دارد. این موضوع به هیچوجه منکر اثر چارتیستها در قیمت نیست اما این روش برای معاملهگران به خصوص تازهواردها این ریسک را افزایش میدهد تا لذت یادگیری بیشتر در سهام را کنار بگذارند. در چنین شرایطی این توهم ایجاد میشود که نمودارها هستند که نوسان قیمتی سهم را در نهایت رقم میزنند. هر نوسان در بازار به دلایل منطقی یا بهانههای غیرعقلایی رخ میدهد. شناسایی هر یک از این بهانهها و دلایل آن میتواند خود کلاس درسی برای معاملهگر باشد. به این ترتیب حتی شناسایی زیان در یک معامله میتواند مانند پرداخت شهریه برای یادگیری بیشتر باشد که در آینده اثرات مثبت را در پیشرفت معاملهگر خواهد داشت. بنابراین، هرچند آشنایی با قیمتها و نگاه تکنیکالی میتواند به معاملهگر کمک کند، اما به هیچ وجه پایان راه کسب سود دائم در بازار سهام نخواهد بود.
۸ – آشنایی با مفهوم معاملهگری و تحلیلگری: رویه یادگیری و بیش از آن جمعآوری اطلاعات در بورس کاملا تدریجی است و احتمالا هیچ زمان به پایان نمیرسد. همین موضوع باعث میشود معاملهگران در بورسهای پیشرفته به استفاده از ابزارهای نوین و برنامهنویسیها و ساخت برنامهها برای جمعآوری اطلاعات وادار شوند. اما در پایان این روند نیز همچنان برخی عوامل اثرگذار وجود دارند که میتواند مانع از کسب سود دلخواه برای یک معاملهگر باشد. بر این اساس باید میان تحلیلگر خوب بنیادی و معاملهگری موفق تمایز قائل شد. ممکن است این تصور اشتباه ایجاد شود که تفاوت میان تحلیلگری و معاملهگری منظور تن دادن به موجهای سفتهبازی است، اما منظور عوامل متعدد و پیچیدهای است که میتواند روندهای قیمتی را در سهام مختلف رقم بزند.
۹ – استفاده از نقاط ضعف بازار: یک معاملهگر حرفهای نقاط ضعف بازار از جمله اخبار دروغین، شایعات و … را میشناسد و بی توجه از کنار آنها می گذرد. گاهی اوقات هیجانات بازار فرصتهای سودآوری خوبی فراهم میکند. مثلا زمانی که یک اتفاق محدود رخ داد و بازار واکنش منفی شدیدی نشان میدهد، میتوانید به شکار سهام بنیادی در قیمت خوب بپردازید. به شرطی که طبق تجربیات قبل بدانید این اتفاق صرفا باعث یک نزول موقتی شده و روند نزولی طولانیمدتی در راه نیست.
۱۰ – درک بیشتر سود بیشتر: کسانی میتوانند بیشترین سود را کسب کند که علاوهبر مراحل بالا، تلاش بیشتری را صرف درک واقعیتهای بنیادی به خصوص وضعیت کلان اقتصادی کند. اما نداشتن دید دقیق نسبت به معاملات سهام و تصور اشتباهی که بعضا در رفتار تحلیلگران به کل بازار تلقین میشود صعود همیشگی سهام است. به نوعی در ذهن معاملهگر سهام این موضوع القا میشود که سهام میتواند تا ابد رشد کند و در این شرایط در حقیقت تیشه به ریشه مکانیزم بازار که مبنای معاملات سهام است زده میشود. اگر بنا باشد سهام تا ابد رشد کند دیگر چه نیازی به تحلیلگران است و هر معاملهگری بدون کمترین میزان آگاهی با چند کلیک ساده در سامانه کارگزاری بیشترین سود را کسب میکند.
۱۱ – مشخص نمودن نقش شما در بورس: در هر مرحله باید نقش خود را در بازار سرمایه مشخص کنید. در بورس دو نوع نقش وجود دارد که اولی رهبر می باشد، و اصولا برخی از حقوقیها و حقیقیها با مشارکت با حقوقیها نقش رهبر را در بازار بورس بازی میکنند و این توان را دارند که روند بازار را بصورت واقعی یا کاذب شکل دهند و ارزشمندترین تحلیلها را دور زده و روند بازار را شکل دهند البته وقتی روندهای غیرمنطقی شکل میگیرند موقتی بوده و بازار این پتانسیل را دارد تا به مدار اصلی برگردد و در نهایت بازار به همان جایی بر میگردد که منطق بازار و تحلیل حکم میکند. ولی خیلی از حقوقیها و غالب حقیقیها نقش رهرو را در بازار بر عهده دارند. رهرو ها اصولا دنبالهرو روندهایی هستند که رهبران بازار ترسیم میکنند.
۱۲ – برابر نبودن قیمت سهام ها با یکدیگر: درک قیمت در بازار سهام مطابق با بازارهای دیگر میتواند شرایط اولیه را برای کسب سود با سرمایهگذاری فراهم آورد. قیمت در تقاطع عرضه و تقاضا رقم میخورد. در یک بازار با کارآیی کامل میتوان این فرض را داشت که قیمتها در سطوح تعادلی قرار دارند. مفهوم قیمت تعادلی در اینجا این است که قیمتها در سطحی قرار دارند که هرگونه خبر جدید میتواند این تعادل را بر هم بزند و در نتیجه میتواند سود یا زیان را برای معاملهگر بهدنبال داشته باشد. با این حال بهتر است معاملهگر این فرض را داشته باشد که هیچیک از قیمتها در بازارها برابر نیستند؛ از تقابل انتظارات معاملهگران نسبت به آینده و بهدنبال آن جدال عرضه و تقاضا قیمت یک سهم رقم میخورد و طبیعتا انتظارات متفاوتی را برای هر معاملهگر میتوان متصور بود. بنابراین پیشفرضی که میگوید ” هیچیک از قیمتها تعادلی نیستند ” اشتباه نیست و در این شرایط است که میتوان برای کسب سودهای آینده گام برداشت. در ادامه این بخش باید به یکی از نکات مهم که از نگاه معاملهگران بورسی پنهان میماند اشاره کرد. مسیری که سهام پیموده تا به سطح کنونی رسیده از اهمیت بالایی برخوردار است. برای شرایط کنونی اگر جهش یکسال اخیر سهام کنار گذاشته شود میتواند معاملهگر را به بیراهه هدایت کند. عدم توجه به سابقه قیمتی و فرض سطوح تعادلی برای هر سطح از قیمت میتواند معاملهگر را به این راه اشتباه هدایت کند که هر خبر مثبتی میتواند محرک جدیدی برای ادامه رشد باشد. عاملی که رشد قیمتی مداوم سهام برخی از شرکتها را در بورس و فرابورس در ماههای اخیر رقم زد. بر این اساس گام نخست این است که معاملهگران به مسیر قیمتی سهم تا نقطه فعلی توجه داشته و از توهم اینکه قیمتهای کنونی برای سهام سطوح تعادلی است خودداری کنند. به بیان سادهتر، اینکه قیمت فعلی سهم در نقطه صفر قرار دارد و هر رویداد جدیدی باعث تغییر قیمت خواهد شد فرض اشتباهی است.
۱۳ – از یاد بردن فرصت های سوخت شده: در همه مراحل زندگی خود به دنبال فرصت ها باشید و فرصت های از دست رفته را فراموش کنید زیرا در هر ثانیه فرصتی جدید به شما روی می کند و این نکته را در بازار بورس به خاطر داشته باشید که برای یک معاملگر حرفه ای همیشه فرصت خرید دیگری وجود دارد و باید به دیگر فرصتها بیندیشید زیرا با غبطه خوردن در مورد فرصت از دست رفته تنها فرصتهای خرید بعدی را ز دست خواهید داد.
۱۴ – طمع نکنید: دریایی از اطلاعات وجود دارد که هر چه یک فعال بورسی به سمت جلو حرکت میکند بیش از آنکه نسبت به افزایش آگاهی خود از معاملات و در حقیقت ارزشگذاری سهام خرسند باشد از عملکرد خود تاکنون و ناآشنایی با این عامل طی مدتی که در بازار فعالیت داشته است ناراحت است و نسبت به موارد بسیاری که مانند این مورد کنونی ممکن است از آن آگاهی نداشته باشد احساس ناامیدی میکند. نداشتن دید کلان نسبت به بازار و متغیرهایاقتصادی میتواند خود زمینهساز زیان برای یک معاملهگر باشد. طمع در این شرایط نقش مهمی ایفا میکند. به صورت کلی میتوان گفت اگر شخصی علت واقعی خرید خود را در یک نماد تشخیص ندهد احتمال زیان خود را بالا میبرد حتی اگر سهم روی موج بازار رشد کند اما عدم درک از روش معاملهگری خود باعث میشود که این شخص از شناسایی سود خودداری کند و در مسیر نزولی نیز با افزایش تعداد معاملات به منظور جبران مافات زیان بیشتری را متحمل شود، چنین معاملهگری در مسیر نزولی سهام پرتفوی خود با حرکت سریع از شاخهای به شاخه دیگر تنها با افزایش تعداد معاملات زیان بیشتری را برای خود رقم میزند و کارمزد را به کارگزاران پرداخت میکند. یا سرمایهگذاری که یک سهم را در قیمت بالا خریده و سهم در حال ریزش است اما معاملهگر در حال توجیه خود است که این سهم بازمیگردد طمع کسب سود از همان نقطه را دارد و چشم خود را بر احتمال زیان بیشتر بسته است.
۱۵ – نظم در خرید و فروش سهم: این گزینه بدین معنا است که باید تنها یک سیگنال را دنبال کنید و به درست بودن سیگنال انتخابی خود یقین داشته باشید. بهتر است در انتخاب سیگنال های خود این قسمت را اضافه کنید، همیشه سهمی را بخرید که درصد احتمالی ضررش کمتر باشد حتی اگر رشد قیمتی آن بسیار پایین باشد زیرا این سیگنال بسیار ایمن می باشد.
۱۶ – توهم دانایی برای مبتدیان: اشخاص با کمترین آگاهی با توجه به عدم آشنایی با سایر احتمالات ممکن است اعتماد بهنفس بالایی کسب کنند. این موارد در بازارهای مالی نیز به میزان قابلتوجهی اثرگذار است. افزایش تدریجی آگاهی موجب میشود که اعتماد به نفس شخص بهشدت کاهش یابد و این رویه تا اوج ناامیدی به احتمال موفقیت در این زمینه پیش رود و تلاش بیشتر میتواند فرد را با تردید بیشتری نسبت به گذشته به تلاش برای کسب دانش و پیمودن راه موفقیت هدایت کند. در اینخصوص اگر شخصی فقط به دلایل اولیه نوسان قیمتی یک سهم بدون عمیق شدن در آن اکتفا کند، میتواند دچار توهم دانایی شود.
۱۷ – کسب سود کمتر در مقابل آگاهی بیشتر: یک معاملگر حرفه ای بورسی هر چه پیش میرود و تلاش بیشتری برای کسب آگاهی میکند بیشتر نسبت به سواد اندک خود و لزوم تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر پیمیبرد، شاید بتوان گفت این حس ناامیدی که در نتیجه افزایش روزافزون آگاهی در یک معاملهگر ایجاد میشود میتواند نشانهای از حرکت در مسیر صحیح باشد زیرا حجم اطلاعات به حدی زیاد است که اگر ادعایی بر رسیدن به انتهای آن داشته باشد قطعا در توهم به سر میبرد. بنابراین یک فعال بورسی باید بداند راهی جز آموزش طی مسیر سرمایهگذاری و به صورت ذرهذره وجود ندارد، هیچ جزوه یا نسخه ناگهانی وجود ندارد که بتواند بورسباز را برای همیشه از یادگیری بینیاز کند. پس اگر قرار است دائم در بازار سهام فعال باشیم و سود مناسبی را کسب کنیم، باید پلهپله تلاش کرد و از شکستهای موقت نترسید، زیرا هر مرحله سرمایهای است که در آینده به سودی بزرگتر منتهی میشود.
۱۸ – ترفند های بازار: اگر بازار به سمت مثبت برگشت نمود میتوان از خریدهای قبلی خود سود برد و اگر بازار باز به سمت منفیتر شدن میل کرد و افت بیشتری داشت، آن زمان میتوان خریدهای با ارزشی در قیمتهای پایینتری انجام داد. پس گاهی فقط باید بنشینید و تماشا کنید. شناسایی تمامی ترفندهای بازار که غالبا توسط حقوقیها و بازیگران بزرگ تدارک دیده میشوند غیر ممکن است چون دامنه آن بسیار وسیع و گسترده و مبهم است. مهارت یافتن در تشخیص روندها و دنبال کردن آنها میتواند بهترین ابزار برای هر شرایط باشد. یکی از کلیدیترین راهها برای شناسایی تحرکات بازیگران بزرگ، پیگیری و بررسی حجم معاملات است.
۱۹ – خرید پله ای: یک معاملگر حرفه ای ابتدا باید بدانید که خرید پله ای یا مارتینگل یکی از روش های خرید سهام در بازار بورس است. خرید پله ای به معنی خرید سهام در چند مرحله و با فواصل زمانی زمانی مختلف با قیمت های متفاوت بیان نمود. به این معنا که در برخی از موارد پیش می آید که برخی از سرمایه گذاران ممکن است از رشد یک سهم مطلع باشند ولی از وضعیت کوتاه مدت آن اطمینان خاطر نداشته باشند که در این صورت خریدهای خود را به صورت بخش های مختلف تقسیم بندی می کنند. بنابراین هر بار از بخشی از سرمایه خود برای خرید سهام استفاده می کنند و مرحله به مرحله به خرید سهم با قیمت های متفاوت روی می آورند تا به استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی متحمل ضرر نگردند. از روش مارتینگل در فارکس نیز استفاده می شود. استفاده از روش خرید پله ای توسط معامله گران کوتاه مدتی، به ندرت مشاهده می شود زیرا هر پله سقوط در یک سهم ممکن است موجب فعال شدن حد زیان اینگونه سرمایه گذاران شود و در نتیجه فرصت و تمایلی برای خرید مجدد ندارند زیرا سرمایه خود را در معرض خطر می بینند.سرمایه گذاران کوتاه مدتی عموما از ابزارهای نموداری و تکنیکالی چون اندیکاتور ها، اسیلاتورها و… استفاده می نمایند.
۲۰ – بررسی هر نوسان : به سرمایهگذاران توصیه میشود که در کنار نوسان قیمت سهم در تلاش باشند که دلایل نوسان یک سهم را تشخیص دهند. البته راه بهتر و جایگزین این است که از صفر شروع کنیم و در زمینههای مختلف به یادگیری مفاهیم لازم اقدام کنیم که این رویه برای معاملهگران تازهوارد دشوار و در عین حال با توجه به حجم عظیم اطلاعات از حوزههای مختلف علمی میتواند کاملا خستهکننده و ناامیدکننده باشد. مسیر یادگیری در بورس میتواند به صورت تدریجی باشد و ذرهذره بر میزان علم یک معاملهگر بیفزاید. بر این اساس است که میتوان هر یک از نمادها و دلایل نوسان آنها را کلاس درسی خواند که به تدریج به دانش یک معاملهگر اضافه میکند.
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
با ستاره ها نظرتو بگو
میانگین امتیاز 3.7 / 5. تعداد شرکت کنندگان : 3
دیدگاهتان را بنویسید